• فهرست مقالات سید علی معلمی

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - ارزيابي ژئوشيميايي نفت¬هاي خام مخازن سروک و فهليان با استفاده از داده هاي بيومارکري در يکي از ميادين نفتي دشت آبادان
        الهام  اسدی مهماندوستی سید علی معلمی مهناز امیر حسینی عزیز اله حبیبی
        در اين مطالعه 8 نمونه نفت خام از مخازن سروک (5 نمونه) و فهليان (3 نمونه) يکي از مهم ترين ميادين نفتي دشت آبادان با استفاده از تکنيک هاي کروماتوگرافي ستوني، کروماتوگرافي گازي (GC) و کروماتوگرافي گازي- طيف سنجي جرمي (GC-MS)، مورد ارزيابي ژئوشيميايي قرار گرفت. نوع نفت مخاز چکیده کامل
        در اين مطالعه 8 نمونه نفت خام از مخازن سروک (5 نمونه) و فهليان (3 نمونه) يکي از مهم ترين ميادين نفتي دشت آبادان با استفاده از تکنيک هاي کروماتوگرافي ستوني، کروماتوگرافي گازي (GC) و کروماتوگرافي گازي- طيف سنجي جرمي (GC-MS)، مورد ارزيابي ژئوشيميايي قرار گرفت. نوع نفت مخازن سروک از نوع پارافينيک- نفتنيک و آروماتيک حدواسط و نوع نفت مخزن فهليان از نوع پارافينيک تشخيص داده شد. نسبت هاي بيومارکري مختلف برش هاي اشباع از قبيل نمودار تغييرات نسبت-هايPr/nC17 و Ph/nC18 و نمودار تغييرات نسبت Pr/Ph در برابر نسبت استران هاي C29/C27 (20R) نشانه ي تشکيل سنگ منشأ در يک محيط دريايي احيايي براي نفت هاي هر دو مخزن مورد مطالعه است. همچنين غلظت بالاي استران C29 در برابر C27و C28 نشان مي‎دهد که مواد آلي سنگ منشأ مورد نظر در يک محيط دريايي تشکيل شده که آثار ورود مواد آلي با کروژن قاره اي نيز در آن مشاهده مي شود. نسبت بالاي مقادير هوپانC29 به هوپانC30 ، تغييرات نسبت استران C27 (Dia/Dia+Reg) در برابر مقادير Pr/(Pr+Ph)، پايين بودن مقادير ديااستران ها در مقابل استران و نمودار تغييرات Sterane/Hopane در مقابل نسبت استران هاي C27/C29 نشانه ليتولوژي کربناتي تا شيلي براي منشأ نفت هاي مورد مطالعه است. با توجه به بالا بودن ميزان رزين، پراکندگي آلکان هاي نرمال، ميزان بالاي نسبت هاي Pr/nC17 و Ph/nC18 و UCM بالاتر نسبت به سايرين، نمونه‎هايK15 و K11 مخزن فهليان و نمونه B5 از مخزن سروک تخريب زيستي کم تا متوسط و نمونه B19 از مخزن سروک تخريب زيستي کمي را نشان مي دهند. برطبق نمودارهاي تغييرات نسبت Pr/nC17 در برابر Ph/nC18، تغييرات C29 Sterane 20S/(20S+20R) در برابر C32 hopane 22S/(22S+22R)، تغييرات نسبت C29 Sterane 20S/(20S+20R) در برابر نسبت C29 Sterane αββ/(αββ+ααα)، زمان تشکيل نمونه هاي دو مخزن مربوط به ابتداي پنجره ي نفتي مي شود و نمونه هاي مخزن فهليان مراحل پيشرفته تري از سطح پختگي را نسبت به نمونه هاي مخزن سروک نشان مي دهند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - ارزيابي ژئوشيميايي نفت هاي خام مخازن سروک و فهليان با استفاده از داده هاي بيومارکري در يکي از ميادين نفتي دشت آبادان
        سید علی معلمی مهناز امیرحسینی عزیز اله حبیبی
        در اين مطالعه 8 نمونه نفت خام از مخازن سروک (5 نمونه) و فهليان (3 نمونه) يکي از مهم ترين ميادين نفتي دشت آبادان با استفاده از تکنيک هاي کروماتوگرافي ستوني، کروماتوگرافي گازي (GC) و کروماتوگرافي گازي- طيف سنجي جرمي (GC-MS)، مورد ارزيابي ژئوشيميايي قرار گرفت. نوع نفت مخاز چکیده کامل
        در اين مطالعه 8 نمونه نفت خام از مخازن سروک (5 نمونه) و فهليان (3 نمونه) يکي از مهم ترين ميادين نفتي دشت آبادان با استفاده از تکنيک هاي کروماتوگرافي ستوني، کروماتوگرافي گازي (GC) و کروماتوگرافي گازي- طيف سنجي جرمي (GC-MS)، مورد ارزيابي ژئوشيميايي قرار گرفت. نوع نفت مخازن سروک از نوع پارافينيک- نفتنيک و آروماتيک حدواسط و نوع نفت مخزن فهليان از نوع پارافينيک تشخيص داده شد. نسبت هاي بيومارکري مختلف برش هاي اشباع از قبيل نمودار تغييرات نسبت-هايPr/nC17 و Ph/nC18 و نمودار تغييرات نسبت Pr/Ph در برابر نسبت استران هاي C29/C27 (20R) نشانه ي تشکيل سنگ منشأ در يک محيط دريايي احيايي براي نفت هاي هر دو مخزن مورد مطالعه است. همچنين غلظت بالاي استران C29 در برابر C27و C28 نشان مي‎دهد که مواد آلي سنگ منشأ مورد نظر در يک محيط دريايي تشکيل شده که آثار ورود مواد آلي با کروژن قاره اي نيز در آن مشاهده مي شود. نسبت بالاي مقادير هوپانC29 به هوپانC30 ، تغييرات نسبت استران C27 (Dia/Dia+Reg) در برابر مقادير Pr/(Pr+Ph)، پايين بودن مقادير ديااستران ها در مقابل استران و نمودار تغييرات Sterane/Hopane در مقابل نسبت استران هاي C27/C29 نشانه ليتولوژي کربناتي تا شيلي براي منشأ نفت هاي مورد مطالعه است. با توجه به بالا بودن ميزان رزين، پراکندگي آلکان هاي نرمال، ميزان بالاي نسبت هاي Pr/nC17 و Ph/nC18 و UCM بالاتر نسبت به سايرين، نمونه‎هايK15 و K11 مخزن فهليان و نمونه B5 از مخزن سروک تخريب زيستي کم تا متوسط و نمونه B19 از مخزن سروک تخريب زيستي کمي را نشان مي دهند. برطبق نمودارهاي تغييرات نسبت Pr/nC17 در برابر Ph/nC18، تغييرات C29 Sterane 20S/(20S+20R) در برابر C32 hopane 22S/(22S+22R)، تغييرات نسبت C29 Sterane 20S/(20S+20R) در برابر نسبت C29 Sterane αββ/(αββ+ααα)، زمان تشکيل نمونه هاي دو مخزن مربوط به ابتداي پنجره ي نفتي مي شود و نمونه هاي مخزن فهليان مراحل پيشرفته تري از سطح پختگي را نسبت به نمونه هاي مخزن سروک نشان مي دهند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - کاربرد روش هاي خوشه سازي (MRGC, AHC, DC, SOM) درتعيين تراوايي سنگ مخزن کربناته، سازند ايلام در جنوب غرب ايران
        سید علی معلمی فرهاد خوشبخت سکینه نقدی
        تراوايي يکي از پارامترهاي مخزني مهم است که در محاسبات و مدل‌سازي‌هاي مخزن نقش موثري ايفا مي‌کند. روش مستقيم اندازه گيري آن از طريق مغزه هاي گرفته شده از لايه هاي مخزني حاصل مي شود. ولي با توجه به محدود بودن مقدار مغزه هاي گرفته شده در يک ميدان و همچنين هزينه هاي زياد رو چکیده کامل
        تراوايي يکي از پارامترهاي مخزني مهم است که در محاسبات و مدل‌سازي‌هاي مخزن نقش موثري ايفا مي‌کند. روش مستقيم اندازه گيري آن از طريق مغزه هاي گرفته شده از لايه هاي مخزني حاصل مي شود. ولي با توجه به محدود بودن مقدار مغزه هاي گرفته شده در يک ميدان و همچنين هزينه هاي زياد روش هاي آزمايشگاهي؛ استفاده از روش هاي غيرمستقيم در چاه هاي فاقد مغزه به منظور تعيين مقدار تراوايي ارزش به سزايي دارد. در اين پژوهش با استفاده از روش هاي خوشه سازي با كمك لاگ هاي پتروفيزيكي مقدار تراوايي اندازه گيري و مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته است. بدين منظور لاگ هاي پتروفيزيكي سازند ايلام از8 حلقه چاه انتخاب و علاوه بر آن از داده هاي تراوايي اندازه گيري شده آزمايشگاهي 3 حلقه براي مقايسه نتايج مورد استفاده قرار گرفته است. لاگ تراوايي ابتدا با استفاده از پارامتر تخلخل موثر در چاه A که داراي داده هاي تراوايي مغزه بود، تخمين زده شد و پس از بررسي ميزان دقت تخمين، محاسبات در ساير چاه هاي مورد مطالعه نيز صورت گرفت. در گام بعدي، با استفاده از روش هاي خوشه بندي، تراوايي تخمين زده شد. سپس نتايج بدست آمده با داده هاي آزمايشگاهي و تعيين ضريب همبستگي، بهترين روش معرفي شده است. بدين ترتيب با مقايسه 4 روش خوشه سازي SOM, MRGC, AHC & DC روش MRGC با ضريب همبستگي0.91پاسخ مناسبي نسبت به بقيه روش ها ارايه داده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - بررسي ساختار منافذ و خصوصيات فرکتال سنگ هاي کربناته ريز دانه‌ي گرو و سرگلو با استفاده از آناليز جذب در فشار پايين نيتروژن
        سید علی معلمی محمدابراهیم شبانی هرمز قلاوند زیبا زمانی پزوه
        در اين مطالعه خصوصيات منافذ نمونه‌هاي سنگ‌هاي کربناته ريزدانه در ايران، برروي 9 نمونه برداشت شده از سازندهاي گرو (5 نمونه) و سرگلو (4 نمونه) با استفاده از روش جذب در فشار پايين نيتروژن مورد ارزيابي قرار گرفت. ميزان کل کربن آلي موجود در نمونه‌هاي سازند گرو مابين wt% 64 چکیده کامل
        در اين مطالعه خصوصيات منافذ نمونه‌هاي سنگ‌هاي کربناته ريزدانه در ايران، برروي 9 نمونه برداشت شده از سازندهاي گرو (5 نمونه) و سرگلو (4 نمونه) با استفاده از روش جذب در فشار پايين نيتروژن مورد ارزيابي قرار گرفت. ميزان کل کربن آلي موجود در نمونه‌هاي سازند گرو مابين wt% 64/0 تا wt% 21/5 (ميانگين wt% 2/3) و براي سازند سرگلو مابين wt% 12/0 تا wt% 94/10 (ميانگين wt% 3/4) متغير مي‌باشد. کاني کربناته بيشترين ميزان کاني (ميانگين wt% 64) موجود در نمونه‌هاي مطالعه شده در هر دو سازند گرو و سرگلو را شامل مي‌شود. بعد از کربنات‌ها، کوارتز (ميانگين wt% 15) و کاني‌هاي رسي(ميانگين wt% 9) قرار مي‌گيرند. حجم منافذ محاسبه شده مابين g100/3cm 6/0 و g100/3cm 5/2 با ميانگين g100/3cm 4/1 متغير است که مشابه تحقيقات انجام شده بروي شيل‌هاي گازي آمريکا مي‌باشد. يک رابطه‌ي خطي ميان ميزان کربن آلي و خصوصيات منافذ براي نمونه‌هاي هر دو سازند گرو و سرگلو مشاهده شد. به دليل تغييرات گسترده‌تر ميزان کل کربن آلي در سازند سرگلو نسبت به سازند گرو، اين رابطه خطي در سازند سرگلو مشهودتر مي‌باشد . بعد فرکتال بدست آمده براي نمونه‌هاي مطالعه شده مابين 45/2 و 81/2 و با ميانگين 64/2 متغير است. مقادير نسبتا بالاي بعد فرکتال بدست آمده نمايانگر ميزان بالاي ناهمواري و پيچيدگي در سطوح منافذ نمونه‌هاي شيلي گرو و سرگلو مي‌باشد. وجود رابطه‌ي مستقيم ميان ميزان ماده آلي و بعد فرکتال را مي‌توان به وجود ريزمنافذ در مواد آلي و در نتيجه ساختار ناهموار و پيچيده منافذ نسبت داد. براساس مشاهدات ميزان ماده آلي به عنوان مهمترين پارامتر کنترل کننده‌ي خصوصيات منافذ در نمونه‌هاي سازند گرو و سرگلو معرفي شد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - تلفیق روش¬های مختلف (لورنز، لوسیا، امافول) در تعیین گونه های سنگی و واحدهای جریانی در سازند رازک با سن میوسن پایینی در میدان گازی سرخون، حوضه رسوبی زاگرس، جنوب شرقی ایران
        محمدحسین صابری میلاد کرمپورحسنوند سید علی معلمی
        یکی از اساسی ترین مراحل سرشت نمایی مخازن هیدروکربنی شناسایی گونه های سنگی است. در مطالعه حاضرهدف مقایسه روش های مختلف در تعیین گونه های سنگی و شناخت چگونگی توزیع واحد های جریانی هیدرولیکی در جهت ارزیابی کیفیت مخزنی سازند رازک با لیتولوژی کربناته ماسه سنگی، مارن و انیدر چکیده کامل
        یکی از اساسی ترین مراحل سرشت نمایی مخازن هیدروکربنی شناسایی گونه های سنگی است. در مطالعه حاضرهدف مقایسه روش های مختلف در تعیین گونه های سنگی و شناخت چگونگی توزیع واحد های جریانی هیدرولیکی در جهت ارزیابی کیفیت مخزنی سازند رازک با لیتولوژی کربناته ماسه سنگی، مارن و انیدریت به سن الیگوسن تا میوسن پایینی می باشد. در این تحقیق 84 مقطع نازک میکروسکپی، نتایج آزمایشگاهی تخلخل، تراوایی و منحنی های فشار مویینه از 46 متر مغزه حفاری در یکی از میادین مهم جنوب شرق ایران، مورد بررسی قرار گرفت و مطالعات پتروگرافی در جهت بررسی تغییرات رخساره ای بخش مخزنی سازند رازک منجر به شناسایی هشت ریز رخساره (MF1 پکستون و وکستون در عمق 2829، متری MF2 پکستون گرینستون در عمق 2844 متری MF3، وکستون مادستون در عمق 2856 متری،MF4 گرینستون در عمق 2859 متری،MF5 مادستون وکستون در عمق 2848 متری، MF6 مادستون در عمق 2838 متری، MF7 وکستون مادستون در عمق2840 متری، MF8 وکستون ماسه ای در عمق 2831 متری) در محیط رسوبی محصور یا پلت فرم کربناته و رمپ هموکلینال و سیستم آواری رودخانه ای شده است. به منظور تعیین گونه های سنگی و ارزیابی واحد های جریانی براساس نتایج آنالیز مغزه، ابتدا با استفاده از روش لوسیا چهار رده پتروفیزیکی شناسایی گردید که رده پتروفیزیکی شماره یک بهترین کیفیت مخزنی و رده شماره چهار ضعیف ترین کیفیت مخزن را دارد.همچنین واحدهای جریانی با استفاده از روش های آمافول و لورنز شناسایی و تفکیک شدند. بر اساس روش آمافول در بخش مخزنی سازند رازک، هفت واحد جریانی شناسایی شده، که واحد جریانی شش و هفت (FZI6,FZI7) بهترین و واحد جریانی یک (FZI1) ضعیفترین بخش مخزنی است. در روش لورنز واحد جریانی شش (HF6) پرسرعت ترین و واحد جریان یک (HF1) ضعیفترین بخش مخزنی در بین شش واحد جریان شناسایی شده است . همچنین بر اساس آنالیز منحنی های موئینگی شش گونه سنگی تفکیک گردید، که بر اساس آن گونه سنگی شماره پنج و شش (RT5,RT6) بهترین کیفیت مخرنی را دارا می باشند. همچنین با استفاده از کراس پلات های نرم افزار ژئولاگ مشخص شد لیتولوژی اصلی این بخش ماسه سنگ به همراه رس می باشد و وجود گاز در این سازند باعث انحراف نمونه ها به سمت شمال غربی کراس پلات شده است. در نهایت با ترکیب اطلاعات مختلف مشخص گردید، سازند مخرنی در میدان مورد مطالعه دارای پنج نوع گونه سنگی می باشد که گونه سنگی شماره چهار بهترین کیفیت مخزنی و گونه سنگی شماره پنج بزرگترین بخش مخزنی و بهترین واحد جریانی واحد شماره شش می باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - مطالعه بلوغ و مسیر مهاجرت با استفاده از مدل¬سازی دوبعدی در تعدادی از میادین نفتی فروافتادگی دزفول
        اشکان ملکی سید علی معلمی محمدحسین صابری محمد حسن جزایری
        در جنوب غرب ایران مخازن بزرگ نفت و گاز شامل کربنات های ژوراسیک و کرتاسه وجود دارد که در آن ها سنگ های منشأ مناسبی در توالی از کرتاسه پیشین و ژوراسیک قرار گرفته است. هدف از این مطالعه، بررسی تولید، مهاجرت و خصوصیات سنگ های منشأ پابده، کژدمی، گرو و سرگلو در منطقه مورد مطا چکیده کامل
        در جنوب غرب ایران مخازن بزرگ نفت و گاز شامل کربنات های ژوراسیک و کرتاسه وجود دارد که در آن ها سنگ های منشأ مناسبی در توالی از کرتاسه پیشین و ژوراسیک قرار گرفته است. هدف از این مطالعه، بررسی تولید، مهاجرت و خصوصیات سنگ های منشأ پابده، کژدمی، گرو و سرگلو در منطقه مورد مطالعه می باشد. بدین منظور تاریخچه تدفین و مدل حرارتی یک بعدی در چهار حلقه چاه و مدل سازی دوبعدی در یک مقطع برای منطقه مورد مطالعه با استفاده از نرم افزار اوپن فلو جهت تعیین وضعيت پختگي لایه ها و خروج هیدروکربور مورد ارزیابی قرار گرفت. از مقایسه مقادیر دما و انعکاس ویترینایت اندازه گیری شده با نتایج مدل، جهت کالیبراسیون مدل سازی استفاده شد. نتایج مدل‌سازی یک-بعدی تاريخچه تدفين و حرارتي در اين مطالعه نشان می دهد که سازندهای سرگلو، گرو و کژدمی به پختگی رسیده اند و خروج هیدروکربور داشته اند اما سازند پابده به بلوغ کافی جهت پختگی و تولید هیدروکربور نرسیده است. نتایج مدل مهاجرت در مقطع مورد مطالعه نشان می دهد که دو سیستم هیدروکربوری کرتاسه پیشین و کرتاسه میانی توسط سازند کژدمی جدا شده و بنابراین مهاجرت هیدروکربور در لایه های عمیق-تر از کژدمی غالباً بصورت جانبی و به سمت دشت آبادان بوده است. هیدروکربور تولیدی از سازند کژدمی علاوه بر شارژ لایه های بالایی بصورت قائم، در لایه های ایلام و سروک به دلیل شیب کلی لایه ها بصورت جانبی و بسمت دشت آبادان نیز مهاجرت نموده است. به طور کلی روند پختگی سنگ های منشأ از شرق به غرب منطقه مورد مطالعه کاهش یافته است. پرونده مقاله